Holy Crime, crime of clergy, clergical crime, Ecclesiastical crime, spritual,purity, inocent, Iran, Iranian, Persia, Persian Culture, Art, History Land and People, Poetry, religion, Organizations and directories,Daneshjoo, Nothing but Iran

Old generation destroy, future generation brain washed!!



Holy Crime, crime of clergy, Ecclesiastical crime,
menu 1
menu 2
menu 3
menu 4
menu 5
menu 6
menu 7
menu 8
menu 9
menu 10
menu 11
 
Select click, browse
Categories above contains criminal scene, viewers discretion is advised. Submenu are opened for your convenience

If you encountered any broken link (s) or errors messages, please e-mail us with the link address or error message.

Views and Comments (multiple pages)

 



















July 8, 1980 (18 Tir 1359)

In Memory of Great Iranian Air Force Top Gun Hero General Ayat Mohagheghi



روایت مختصری از کودتای نوژه: پایگاه هوایی شاهرخی (نوژه) در 50 كیلو‌متری شهر همدان قرار داشت و تیمسار محققی، تیمسار سعید مهدیون، سروان حمید نعمتی، سروان ایرج ایران نژاد و چند

Mahdiyoun
تيمسار سپهبد سعيد مهديون

تن دیگر از سران كودتا در آنجا خدمت كرده بودند و اماكن و پرسنل پایگاه را می‌شناختند‌. برای تصرف پایگاه شاهرخی به عنوان كلید عملیات كودتا قرار بود 12 تیم مركب از یكصد تن از كلاه سبزهای تیپ نوهد ،300 تا 400 نفر از ایل بختیاری و 12 نفر راهنما از داخل پایگاه به فرماندهی سرگرد كوروش آذرتاش جهت تصرف پایگاه نوژه وارد عمل شوند‌. با رسیدن هواپیماها به تهران قرار بود بیت خمینی، فرودگاه مهرآباد، دفتر نخست وزیری، ستاد مركزی سپاه پاسداران، ستاد مركزی كمیته‌های انقلاب، پادگان ولی عصر(عشرت آباد)، پادگان امام حسین و چند نقطه مهم دیگر بمباران شود‌.

امثال آیت محققی نه صدای آمریکا رفتند که مفسر بشن و نه همرزمان خود را زیر شکنجه فروختند تا جاودان بمانند.

ریاست دادگاه زیر نظر محمدی ری شهری و سربازجو سعید حجاریان (معمار اصلاحات) بود.اعدام این افسران دلیر ارتش شاهنشاهی از 18 تیرتا 31 شهریور (شروع جنگ) بی وقفه ادامه داشت.

من به عنوان یک ایرانی وظیفه خود دانستم تا از جان باختگان راه وطن یادی کرده باشم.

متن پیاده شده دادگاه آیت را برای علاقه مندان در ادامه تهیه کردم.

ممکن است جریان کودتا را شرح دهید؟نقش خودتان و تماس هایی که داشتید.

تیمسار محققی: فعالیت ما از آنجا که میدانم از اوایل ادریبهشت شروع شد.شاید قبلا هم فعالیت هایی صورت گرفته بود که من بی اطلاعم. دلیل شرکت من نارضایتی از وضع کشور بود.مملکت داشت سقوط میکرد.اوایل اردیبهشت یکی از افسران نیرو هوایی منزل من آمد و وضع کشور را برام تشریح کرد.گفت بعد از آن خودت میدانی می خواهی با ما دست همراهی بده میخواهی نده.اسمش را میگویم چون مثل من بازداشت شده و تکلیفش مثل من معلومه. نامش ستوان ناصر رکنی بود.چند روزی فکر کردم شاید امتحانی در کار باشد و دخالتی نکردم ولی بر اثر تماسهای مکرر وارد عمل شدم.

او شما را با رده بالاتری ارتباط نداد؟

چرا ولی من گروههای دیگری که غیر نظامی بودند و کار آنها سوا بود نمیشناختم و نمیبایستم بشناسم. من فقط با یک نفر بطور مستقیم در ارتباط بودم.

اسمش چه بود؟

او را به اسم قربان مشناختم. ولی دیگران را نمیشناختم.

گروه بندی ها به چه صورت بود؟

یک گروه نظامی بودند. یک گروه شبه نظامی و گروه ذیگر سیاسی.گروه نظامی خودش به عملیات هوایی و زمینی تقسیم می شد.

طرح کلی کار چگونه بود؟

اول صحبت اين بود که از مهر آباد شروع کنیم و آنجا را تصاحب کنیم. ولی من از همان اول گفتم مهر آباد جای شلوغی است و برای حفظ آن یا باید آدم کشی کنیم یا از داخل قوی باشیم.ولی نیت ما مطلقا آدم کشی نبود همان اول که بحث قیام شد ازهمان اول توافق کردیم تا حد امکان نباید خون بیگناهی ریخته شود و تا آخر بر این توافق بودیم.برای همین شاهرخی را انتخاب کردیم.

ولی آقای حیدری غیر آز این میگوید یعنی میگویند پایگاه شاهرخی قرار بود به عنوان پايگاه مادر انتخاب شود؟

من این آقایی را که اسم بردید نمیشناسم اگر در زمینه تخصصی خودش صحبت کند بهتر است.به هر حال از لحاظ فنی بهتر بود مهر آباد پایگاه مادر باشد و پایگاه کوچک شاهرخی چنین امکانی را نداشت.

پس دلیل انتخاب شاهرخی چه بود؟

مگر نشنیدید که گفتم دلیل این بود که آدم کشته نشود یا تا حد امکان کمتر کشته شود.

اما در بمبارانهای شما مردم عادی کشته میشدند.

نه آقا! ما جاهایی را که در برنامه داشتیم مردم عادی نبودند.

ولی به هر حال تهران جزو بمباران بود؟

باز هم نه آقا تهران جز مناطق مورد هدف ما نبود وقرار نبود بمباران شود.

توضیح دهید که چگونه عمل میکردید؟

فرماندهی عمليات هوایی را من بر عهده داشتم. مقام ارشد من تیمسار مهدیون در پایگاه میماند. مثل هر روز سر کار می رفتیم ولی عملیات های دیگر را در برنامه داشتیم.

یعنی بمباران تهران را هم؟

تهران نه.جماران چرا. اگر قرار بر این بود تهران بمباران بشود من در عملیات شرکت نمیکردم.ملت ایران برای من یعنی مادرم یعنی خواهرم.یعنی فرزندم و اقوامم.من مادر کش و پدر کش نیستم. هیچ یک از ما ملت کش نیست.من فقط جاهایی را که باید بمباران کنم را بمباران میکردم.

منزل امام در طرح نبود؟

البته که در طرح بود. زدن منزل اما به سوپر سونیکس در طرح بود.بمباران پلی که وسایل موتوری از آن رد میشد در طرح بود.فرض بفرمایید لازم میشد پل سفید رود در طرح بود.


سپهبد سعید مهدیون

زاده ١٣٠٧ زنجان , پدرش از تجار معتبر بود,  تحصیلات عالیه را در رشته دندان پزشکی شروع کرد ولی بدلیل اشتیاق به پرواز به نیروی هوایی پیوست و به جرگه اولین دانشجویان اعزامی به آمریکا (آلاباما) پس از مدرن شدن نیروی هوایی در آمد, ایشان مدارج ترقی را در پستهای فرماندهی در بسیاری از گردانها و پایگاه های کشور طی کرد, آخرین منصب ایشان فرماندهی پدافند کشور بود, ایشان پس از شورش تنها بمدت یک روز فرمانده نیروی هوایی شد, سپهبد مهدیون به سبب مشارکت در کودتای (شاهرخی) نوژه دستگیر و در اواخر مرداد ١٣٥٩ حکم تیرباران ایشان اجرا شد. با تشکر از آقای هـ  مهدیون

با سپاس از (ن - فرخزاد)


 
 
 
 

List is courtesy of: IIAF

To view the text and list in Parsi please go to:
Iranian Alliance



When knife cuts...
Crime Front Page| Foreword | Are We Ambitious|
Islam and Flogging!| Terrors | Stoning|
Criminals| Documents | Torture | International Crime|
Terms and Conditions|
Contact Us | Other links


Copyright 2003- 2024



Next